از فعالان سیاسی و همچنین مبارزان حکومت پهلوی بودن و چندین بار توسط ساواک دستگیر شدن و همچنین شکنجه که در دفعه اخر حکم اعدامشون رو هم صادر کردن ولی با پیرزی انقلاب این اتفاق نیافتاد!!!
یکی از خاطرات زمان شااه از زبان خود شهید :
در زندان به قدری جای ما تنگ بود که به نوبت چند نفر میخوابیدیم و چند نفر دیگر میایستادیم.... با تخم مرغ و شیشه کوکاکولا ما را شکنجه میکردند..... همان اول که ما را گرفتند فکر میکردی چه کسی را گرفتهاند. دور ما را گرفتند یک مسلسل را به پشتم گذاشتند دیگری را روی سینهام و یکی هم سیلی میزد و میگفت: پدر سوخته بگو دوستان شما چه کسانی هستند. گفتم: من هیچ دوستی ندارم تک و تنها هستم، یکی از آنها گفت : نگاه کن پدر سوخته را هرچه کتک میزنیم رنگش تغییر نمیکند. میگفتند : ترا میکشیم، میگفتم : بکشید......به دهانم میزدند هر دندانی که میافتاد میگفتند. پدر سوخته دندانهایش دارد میریزد ولی کسی را لو نمیدهد!
نظرات شما عزیزان:
دانلود دو آهنگ زیبا از
"ضیاءالدین خادمی"
منتظر حضور گرم شما هستیم
http://ziaeddin-khademi.blogfa.com
http://ziaeddin-khademi.com
http://www.facebook.com/ziaeddin.khademi
http://www.aparat.com/aghoosh